کد مطلب:298745 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:136

انحطاط مردم جزیزه العرب در عصر جاهلیت، بعثت پیامبر و نجات مردم و نقش مبارزات حض


ترجمه:

(هنگامی كه پیامبر در میان شما مبعوث شد) بر لب حفره آتش (جهنم) قرار داشتید و تشنگان و فرصت طلبان طمعكار به سراغتان می آمدند. و آدمهای شتابزده از هر طرف شما را مورد هجوم و غارت قرار داد و محل قدمهای آنان بودید. و از آب متعفن گودالها می آشامیدید و از برگ درختان (یا پوست دباغی نشده) قوت برمی گرفتید. شما مردمانی ضعیف و مطرود از جامعه بودید و همواره از هجوم همسایگان در بیم و هراس بسر می بردید تا اینكه سرانجام خداوند تبارك و تعالی بوسیله پدرم محمد صلی الله علیه و آله شما را از این سختی و بلا رهایی داد. بعد از این حوادث ناگوار و پس از اینكه پیامبر به افراد شجاع ولی بی منطق و به گرگهای عرب (مشركین) و متمردین از اهل كتاب گرفتار شد.

هر گاه كه اینها آتش جنگ را روشن می كردند خداوند آنرا خاموش میكرد یا هر گاه شاخ شیطان (قدرت و قوت مشركان) ظاهر میشد پیامبر اكرم علی علیه السلام را (برای سركوبی آنان) در حلقومشان می انداخت تا دهانشان بسته شود. [1] و علی علیه السلام باز نمی گشت مگر اینكه بالهای آنان را زیر پای خود له می كرد و شعله آتش آنان را با شمشیرش خاموش می نمود. در حالیكه علی علیه السلام در راه خدا رنج


و تعب را تحمل می نمود و در انجام فرمان خدا تلاشگر بود. (علی علیه السلام مقرب رسول خدا و در میان اولیای خدا سرور بود).

او مهایی خیر رساندن به مردم بود و با جدیت و زحمت در راه خدا می كوشید و به سرزنش، سرزنش كنندگان وقعی نمی نهاد. در حالی كه شما در رفاه و عیش و نوش بودید. و ساكت و آرام در امنیت و خوشگذرانی بسر می بردید، (شما انصار و مهاجر خود را گرفتار جنگ و درگیری برای گسترش اسلام نمی كردید و از صحنه جنگ می گریختید). [2] .

ادامه ی خطبه: [3] .

«فلما اختار الله لنبیه دار انبیائه و ماوی اصفیائه و ظهر فیكم حسكه النفاق و سمل جلباب الدین [4] و نطق كاظم الغاوین و نبغ خامل الاقلین و هدر فنیق المبطلین فخطر فی عرصاتكم و اطلع الشیطان راسه من مغرزه هاتفا بكم [5] فالفاكم لدعوته مستجبین و للغره (للغره) فیه ملاحظین [6] ، ثم


استنهضكم فوجدكم خفافا، و احمشكم فالفاكم غضابا، فوسمعتم غیر ابلكم و وردتم غیر مشربكم هذا و العهد قریب و الكلم رحیب، والجرح لما یندمل، و الرسول لما یقبر، ابتدارا [7] ، زعمتم [8] خوف الفتنه، الا فی الفتنه سقطوا و ان جهنم لمحیطه بالكافرین) [9] ، فهیهات! منكم، و كیف بكم، و انی توفكون و كتاب الله بین اظهركم، اموره ظاهره و احكامه زاهره و اعلامه باهره، و زواجره لایحه، و اوامره واضحه، و قد خلفتموه و راء ظهوركم [10] ، ارغبه عنه تریدون، ام بغیره تحكمون؟ بئس للظالمین بدلا، و من یبتع غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الاخره من الخاسرین...».


[1] ر. ك: كشف الغمه، جلد اول، ص 259 در اين صفحه آمده است كه در جنگ احزاب، عمر بن عبدود قهرمان مشركان از خندق عبور كرد و رجز خواند و از مسلمانان مبارز طلبيد كه كسي جز علي عليه السلام داوطلب نشد و حضرت وي را به هلاكت رسانيد به چهار قهرمان ديگر مشركان فرار كردند و يك تن آنها در خندق فرود آمر و علي عليه السلام در مبارزه اي تن به تن او را به هلاكت رسانيد.

[2] ر. ك: كشفه الغمه، جلد اول، ص 275 آمده است در جنگ احد حنين: ابوبكر و عمر و عثمان و بسياري ديگر از مسلمانان از صحنه جنگ گريختند ولي علي عليه السلام هرگز به ميدان جنگ پشت نمي كرد تا مشركين را سركوب نمايد.

[3] در بلاغات النساء، اين قسمت خطبه از «فلما اختار لله لنبيه» تا «و هو في الاخره من الخاسرين» ذكر نشده است.

[4] در شرح ابن ابي الحديد چنين آمده است «الي هنا انتهي خبر ابي العينا عن ابن عايشه و اما عروه عن عائشه، فزاد بعد هذا: حتي اذا اختار الله لنبيه دار انبيائه، ظهرت حسيكه النفاق، و شمل جلباب الدين».

[5] در شرح ابن ابي الحديد بعد از «راسه» آمده است: صار خابكم، قد عاكم فالفاكم».

[6] در شرح ابن ابي الحديد بجاي «للغره فيه ملاحظين»، «و لقربه متلاحظين» آمده است.

[7] در شرح ابن ابي الحديد «و الرسول لما يقبر، ابتدارا» ذكر نشده است.

[8] در شرح ابن ابي الحديد چنين آمده است: «انما زعمتم ذلك خوف الفتنه».

[9] قرآن مجيد سوره ي توبه، آيه 49.

[10] در شرح ابن ابي الحديد چنين آمده است: «فيهات! اني بكم و اني توفكون و كتاب الله بين اظهركم، زواجره، بينه، و شواهد لائحه، و اوامره واضحه».